من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

از عاشورا

اومد جلو گفت {با گریه و سوز و گذاز بخونید} بابا تشنه ام . . .

که ناگهان تیری رو به بازوی راستش زدند {با گریه و سوز و گذاز بخونید}

بچه ها دست بابا خونی شده . . . {مثل قبلی ها بخونید}


از این قبیل عبارات هر سال به مدت ده دوازده شب هر جا که میری می شنوی، عاشورای آقایون جز مرگ و ختم حسین (ع) در همه ابعاد، هیچ پیام دیگه ای نداره :(

قبل از هر شهادتی در واقعه عاشورا، زایش ها شکل گرفت در حقیقت عاشورا. چرا هیچ کسی از عاشورا به عنوان خلقت حسین (ع) سخنی به میان نیورد ؟

تنها کسی که بنده دیدم اشاره به این موضوع کرده، شهریار بوده "به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب که علم کند که به عالم شهدای کربلا را"

خداییش آقایون علما در حق عاشورا چقدر بدهکارید ؟ فقط استفاده از عاشورا رو بلدید ؟


آگاه باشید عبارت های "لب تشنه فرات"، "حسین تشنه لب" و مشابه اینها، یعنی حسین بازنده

قیام حسین برای آب بود ؟

چرا سرانجام عاشورا، که سراسر زاییده شده از حقیقت عشق هست رو به چنین عبارات حقیری پیوند می دید ؟ این که سرانجام یه تپش سوخته اس، یه حرکت نافرجامه .

عاشورایی که اسلام رو زنده نگه داشت چقدر با عاشورایی که یه آدم تشنه لب کشته می شه در موازاته ؟ چه عقلی می پذیره که عاشورای حسینی همین عاشوراییه که آقایون تو بلندگو ناله کش می کنن ؟


میگید که حسین (ع) علی اصغر رو بر دست گرفت و گفت به این بچه رحم کنید و کمی آب به من بدید ؟! امام حسین، از کافر طلب آب بکنه ؟!!! مگه ممکنه ؟ آخه تا کی این گفتار پست رو ادامه می دید ؟


بهترین عمل (یا به تعبیری عبادت) در شب عاشورا طبق فرموده امام حسین (ع) تلاوت قرآن و خلوت کردن، مگه نیست ؟ چطور عزاداری حسینی رو می کنید که به دستورش عمل نمی کنید ؟


اگه یه روزی عاشورا تحریف شد به قدرت های افسانه ای ابوالفضل (ع)، حالا مدتیه که تحریف شده به اینکه هر جوری هست مردم به زور هم که شده دو قطره اشک بریزن ! و برای این چه احادیث و روایات آپدیتی که اختراع نکردن .

آقایون علما ! اگه دنیا رو باطل ببره شما رو خبر نمیشه .

روبروی سایه دوست

. . .

و هیچ فکر نکرد

که ما میان پریشانی تلفظ درها

برای خوردن یک سیب

چقدر تنها ماندیم.