ای دل ز تو ما را چه نسیبی بود
مدتیه سرودهای اوایل انقلاب خیلی به دلم میشینه!
من اغلب در حال سوت زدنم =)
این چند روز هم ناخودآگاه مدام داشتم آهنگ سرود «این بانگ آزادی است» رو سوت میزدم.
با اینکه من حتی یک دقیقه پای تیوی نمیرم، عجیبه!
ساتیههای راغب روی شعر سبزواری بعد از این قطعه اوووممممم:
اعلام طوفانهاست کز هر کران خیزدآتشفشان قهر ملتهای دربند است
حبل المتین تودههای آرزومند است
خیلی حس حماسی میده! به شب یک انقلاب بیشتر میخوره تا فردای انقلاب.
انصافا هیچ سازی قدرت ویولن رو نداره ساتیههای ویولن تو این آهنگ بار انتقال حس سرود رو به دوش میکشن.
All right, I'm done and in the heaven; suppose.
What do I have?
Some rivers of honey and milk beneath fruit trees.
I sit back on majestic throne while having besides as many virgins as I wish.
But where is my mother? where are my father and my brother?
where are my friends?
what about the network I used to live in on the earth?
what about the purposes and aims?
what will happen to my works and all the endeavors?
در بهشت تنها بودن سختتر از کویر است
رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار - دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود
رشته تسبیح اشاره به حلقه بسته تسبیح داره
وکنایه به چرخه تکراری عبادات
اگه این چرخه شکسته شده اگه این حلقه باز شده اگه من از قید آزاد شدم اگه من عبادت رو کنار گذاشتم - دستم اندر دامن...
مصرع دوم هم که تابلوئه. عشق.
هر که دل آرام دید، از دلش آرام رفت، چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت.
هر که در حافظه چوب ببیند باغی، صورتش در وزش بیشه شور ابدی خواهد ماند.
like a lazy ocean hugs the shore
hold me close, sway me more
like a flower bending in the breeze
bend with me, sway with ease
when we dance you have a way with me
stay with me, sway with me
make me thrill as only you know how
sway me smooth, sway me now
from Sway (Rosemary Clooney, Dean Martin, Eileen Barton)
fly me to the moon
let me play among the stars
let me see what spring is like
on Jupitor and Mars
in other words, hold my hand
in other words, baby, kiss me
...
by Bart Howard
اونقدر وانمود کن که پشتمو خالی کردی یا میکنی و اونقدر سعی کن که منو بلرزونی تا به این باور برسی که من نه به کس دیگه ای برای تکیه کردن ایمان دارم و نه راهی رو از بیراهه روشن تر می بینم.
تصور من این نبود که صداقت به پای خوشامدی حراج خواهد شد.
انتظار داشتم که تحت تاثیر غیرقابل باورکردنی ها قرار بگیرم ولی انتظار نداشتم که اون چیز غیرقابل باور کردنی نخواستن دانستن باشه.
Waking up from friend dream, and
Feeling deep passions;
Wiping off tears.
Leaving from and taking fiddle with yourself, and
Bringing yourself beneath sweetheart's window.
Playing serenade leading heartbeat in course, and
Fondling lover's dream, and then
Extending sense reaching love in rapture.
Schubert Serenade (Serenata D.957, Orchestral Performance)
Schubert Serenade (Serenata D.957, Piano Performance by Vladimir Horowitz)
یکی از بهترین سکانس های تاریخ سینما که با تمام وجود و همیشه ستایشش کرده م.