من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

کجا داریم میریم

آباده، اونجاییکه که داریم میریم؟ واقعنی مسیرمون از کجا سر بیرون میاره؟ میدونیم؟ عصن ابتدای مسیرمونو هم نمیدونیم به گمونم! نه؟

دیالوگ فوق العاده بین خانم گارث (مالک زمین) و آقای گلاور (نماینده دولت ) در فیلم رودخانه وحشی 1960

در مورد این هستش که دولتی ها قصد دارن چند تا سد در مسیر رودخانه تنسی احداث کنن و همه کسایی که در مسیر این رودخانه هستن زمین هاشونو به دولت واگذار کردن به جز خانم گارث. آقای گلاور چندمین نماینده ای هست که قصد داره رضایت خانم گارث رو جلب کنه

این فیلم جزو میراث فرهنگی آمریکاست. دوبله قدیمی هم داره اما خع.لی حذفیات داره و البته اصلا هم نیاز به حذفیات نداشته

این دیالوگ، اولین گفتگوی خانم گارث و آقای گلاور هستش که فوق العاده س. اونجاهایی که دیالوگ خانم گارث هست رو بولد کردم. یکم تامل کنین روی حرف هاش، چقدر آزادی خواهانه و طبیعت گرایانه س. از طرفی هم منو به یاد "گالوم سازان گمراه" میندازه


Today, 98% of people in this valley have no electricity

The dam will bring them the electricity

?I expect that's what You call "progress", isn't it

?And You don't

No, Sir, I don't

Taking away people souls, putting electricity in place of them

Ain't progress, not the way I see it

We're not taking away people's souls. Just the opposite

We're giving them a chance to have a soul

And it isn't just dam. It's dam after dam after dam

We aim to tame this whole river

You do? Well, I like things running wild

Like nature meant

There's already enough dams locking things up, taming them, Making them go against their natural wants and needs

I'm against dams of any kind


عصن حسش نیس

مرده

شاید!

شایدم زنه

نه خره

مرده

مرده یا مرده

شایدم هر دوتاش