من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

جمعه من

یک نفر باید از پشت درهای روشن بیاید


ولادتش مبارک


واسه جشن تولد ها شمع فوت می کنن، ولی من می خوام به پاس انتظارش شمع روشن کنم تو دلم که همیشه سوزش شعله اش بیدارباش دلم باشه و نور شعله اش روشنگر دلم .