من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

torture me if you like

you no longer see any complain.

I'm supposed to bear this cruel blow

and I'm gonna do the time!

you may say "this is just a perpetual complain"

I'd say,

this cruel blow has been my fellow traveler since big bang!

however,

I reckon I've been suffering most from ignorant.

metaphor and comparison

like a lazy ocean hugs the shore

hold me close, sway me more


like a flower bending in the breeze

bend with me, sway with ease


when we dance you have a way with me

stay with me, sway with me


make me thrill as only you know how

sway me smooth, sway me now


from Sway (Rosemary Clooney, Dean Martin, Eileen Barton)

metamorphosis

no wonder if the most joyful moments turn into or bring about the most painful ones, just by having gone.
see, how cruel world can be;
and how callous.
how our feelings are overlooked.

tell me, please, how I can be so understanding to feel and appreciate the sublime beauty of a rose and yet, at the same time, be completely hardened in feelings to be able to cut the flower and prepare it as a gift to someone else.
that is the way nature treats me;
adores me and yet, in the background, is gradually perishing me to feed the coming ones.

believe me, my dear, we're all victimized.

the juxtaposition

fly me to the moon

let me play among the stars

let me see what spring is like

on Jupitor and Mars

in other words, hold my hand

in other words, baby, kiss me

...


by Bart Howard

چرا من نمیفهمم

انسان یعنی عجالتا.


میفهمما ولی بازم همونطوری هستم که انگار نفهمیدم.

چیزی که باعث تغییر نشه یعنی نفهمیدم دیگه! آره؟

پس نمیفهمم.

ولی، چرا نمیفهمم؟!

رب اشرح لی صدری

چرا من نمونه نسبتا خوبی از قوانین مورفی هستم؟

شانسیه یا به سبک زندگی و شخصیتم ارتباط داره؟

اگه شانسیه یعنی بر اساس بخت و اقبال رخ میده خب پس تکلیف این جهان مزرعه آخرت است چی میشه؟ کی مسئول ناکامی کشت و کاشت منه؟


تو داستان ها و فیلم ها زیاد دیدیم از ستاره بخت بگن.

من هیچ وقت به این ستاره بخت کمترین اعتنایی نمیکردم و همیشه میگفتم احمقانه اس.

آیا واقعا احمقانه است یا حقیقت داره؟

آخه چطور میشه برای یکی بداقبالی بباره و برای یکی دیگه خوش اقبالی؟! و هیچ ستاره بختی هم نباشه.

طلسم چی؟

جادو چی؟

دعا و ورد چی؟

آیا اینها حقیقت دارن و تو اجازه میدی هستی آدمی که بار امانت تو رو به دوش میکشه تحت الشعاع این چیزها قرار بگیره؟



وقتی به بزرگی نیکوکاری ها و بدکاری هایی که تو تاریخ بشر افراد مختلف انجام دادن فکر میکنم،

-مثلا لینکن که باعث براندازی برده داری شد.

-مثلا اون خلبانی که بمب اتم رو تو هیروشیما انداخت. چند نفر رو کشت؟ چند نفر بعد از اون ماجرا با معلولیت متولد شدن؟

-مثلا هیتلر. چقدر آدم به دستور هیتلر کشته شد؟

-مثلا ماری کوری چقدر آدم به واسطه کشف رادیواکتیو و کاربردش تو رادیولوژی درمان شدن و درمان میشن؟

میگم چطور میشه به نیکوکاری های بزرگ پاداش و به بدکاری های بزرگ جزا داد؟!

مگه یه آدم چقدر ظرفیت دریافت پاداش و یا جزا داره؟

تو بهشت چی میخوان به لینکن بدن؟ چی؟ چی بدن که جبران بشه؟

تو جهنم با هیتلر چیکار کنن؟ جواب این همه آدم که سلاخی شدن چیه؟

هان؟

ولی،

از اونجایی که یه نفر میتونه کارهای به این بزرگی انجام بده لابد ظرفیت دریافت سزاش رو هم داره!

پس،

باید گفت چقدر آدم بزرگه.

حیرت انگیزه که من اینقدر ظرفیت دارم!


با این همه بزرگی و ظرفیت، انگار جا به اندازه کافی برای دیدن زیبایی ندارم:

(سهراب) خاک انباشته از زیبایی است. دیگر چشم های من جا ندارد. چشم های ما کوچک نیست. زیبایی کرانه ندارد.



اونی که بیشتر براش پیش میاد که زیبایی ببینه، ستاره بخت با اونه؟