من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

من کشی

سینمایی Spring, Summer, Fall, Winter

عابد به قاتل:

Though You can so easily kill

You Yourself cannot be easily killed


تو پست قبلی و قبلی ها از این نمونه ها آوردم. فلسفه شرقی روی کشتن من درونی یا نفس مغرور تاکید داره و این برای من جالب بود که پیوندی عمیق بین این فلسفه با دیدمان اسلام می بینم. همونطور که قبلا هم گفتم منظورم از اسلام، اسلام اصیله. تو دیدمان اسلامی جهاد اکبر، جهاد با نفس معرفی میشه و تو فلسفه دنیای شرق هم تاکید زیادی روی همین اصل میشه. 

نکته بسیار قابل تامل برای من این بود که تاکید بر روی کشتن من مغرور تا حدی پیش رفته که از یک مبحث ذهنی (Subjective) به سمت یک شی (Object) حرکت کرده و به عنوان مثال در فنون رزمی جلوه پیدا کرده. به طوری که بعضی از رزمی کارهای شرقی، محور قدرت خودشونو همین "من کشی" می دونن.

این رو اگه ما بخوایم تو فرهنگ خودمون یه نمونه براش پیدا کنیم به نظر من موسیقی سنتی ایرانی جلوه گاه حالات گوناگون شیفتگی هستش. شیفتگی حالات گوناگونی می تونه داشته باشه از جفای یار (آواز اصفهان) تا تنگی روزگار (آواز دشتی) و غیره، اینها تا حدی، احوال شیفتگی (و شاید ذهنیات دیگری هم شامل بشه) رو به سمت عینیات (Objects) بردن و به نظر من کاری بوده که در یک زمان دور انجام شده و متعسفانه بقیه فقط استفاده کردن بدون اینکه در این گام اساسی شریک بشن و کمکی کرده باشن.

از سینمایی Fearless


مادر یوآنجیا:

Wushu is not about winning

It is about discipline and self restraint

.

.

.

Your biggest challenge is to win over Yourself