من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

فردوس

هر کجای قلب مردم باشی عاقبتت هم همونجاست.

تشابه زادگی

من هیچ وقت قائل به وجود چیزی مثل سرنوشت نبودم و هنوزم نیستم.

و سرگذشت - چیزی که نمیتونم انکارش کنم -  همیشه مثل یک پافشاری لجبازانه اشاره به چیزی شبیه به سرنوشت داره.

آیا انسان آزاد نیست؟

این دنیای یک سویه رو به جلو، درک اختیار رو سخت میکنه.

آیا اختیار هم مثل زمان زاده ذهن انسانه؟ برای پر کردن گپی از جهل؟


اگه اختیار وجود نداشته باشه - حداقل تا سطحی - اونوقت ابتلا هم نخواهیم داشت و اگر هم داشته باشیم چیز مسخره ای مثل اجرای یک تئاتر براساس یک نمایشنامه خواهد بود.

حتی گسترش در دامنه اختیار امتداد پیدا میکنه.

میگن dna انسان و شامپانزه کمتر از چند درصد با هم فرق داره. اگه میشد dna کلمات رو هم بدست آورد اونوقت میدیدم که سرنوشت (یک چیز ساختگی و دروغین) چقدر به ابتلا شباهت داره.

به نظرم اونچه که سرگذشت ما بهش اشاره میکنه در حقیقت ابتلاست و نه سرنوشت.

اگه میشد ابتلای خودمون رو میشناختیم! برنده می شدیم.


الوعده وفا

آدم باید سر قولش باشه مگه نه؟

سال گذشته 70 درصد کل سیمان تولیدی کشور رو 15 نفر خریدند! سیمان از پاکتی12ت به60ت و 70ت و 80ت و 100ت رسید!

سکوت در برابر ظالم حکم چی رو داره؟

من، بعنوان یکی از اعضای بنی آدم که تو در کتابت بهشون قول دادی که معیشت کسی که از تو یاد نمیکنه رو در تنگنا قرار میدی (طه 124)، از تو برقراری قولت رو خواستارم.


Expansion

چیز خوبیه

عصن وجود دنیا مظهر گسترشه

lets get ready for new era we obtain by expansion