من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

شیش ساعت و نیم

اولا که شیش ساعت و نیم دیگه 90 میره به تاریخ می پیونده و دست ما هم از 90 کوتاه میشه و ما در سال 90 می میریم و به سال 91 کوچ می کنیم و دوباره متولد میشیم .

نمیخام تکرار مکررات بکنم و بگم سال نوتون مبارک، میثم اینجا همیشه لحظه هاتونو هم تبریک گفته.

امسال اصلا برای نوروز آمادگی ندارم ! انگار که اصلا نوروز تا چند ساعت دیگه تو راه نیس ! واسه همین یه چیزی به ذهنم اومده که وقتی آدم تو آب و هوای چیزی نباشه به راحتی می تونه از پنجره ای متفاوت، دیگران و اون چیز رو تماشا کنه، یعنی وقتی اصفهان داری زندگی می کنی، برای تو مسجد شاه عباس یه ساختمونی نیس که تو رو برای خودنماییش بکشونه نقش جهان !

یعنی وقتی ونیز نباشی می تونی ونیزی ها و تاکسی قایقی رو بفهمی چقدر با تاکسی پیکان و حالا چند وقته سمند، فرق داره !

هر وقت هر کسی میاد در مورد موضوعی حرف بزنه از قبل روش فک کرده و این باعث ایجاد امادگی میشه، اونم با اطلاعاتی که به احتمال قریب به یقین  تکراریه :) اما اگه یهو ازش در مورد موضوعی بپرسین که قبلا باهاش هماهنگی نشده، امکان اینکه حرف جدیدی داشته باشه :) خیلی زیاده.

واسه من امسال انگار نوروز جدیدتره !


عادت کردیم که تو تاکسی ماشینی بشینیم و نه تاکسی قایقی !


نوروزمون هم عادت شده ها، یعنی الان ببینین از فردا شروع می کنن به زور و با زحمت و با دلسردی و خودخوری و تنگ خلقی، میرن دید و بازدید . انگار که یه بچه رو به زور وادار کردی یه دفترچه 100 برگ رو مشق بنویسه :)

اگه به اندازه نوروز، نوروزی می کردیم و نه اینکه میوه و شیرینی و آجیلز بخریم و پز خریدهامونو بدیم، همون قول سهراب میشد "صبح ها وقتی خورشید در می آید متولد بشویم"


میگم تا حالا شده به جای اینکه پز خریدهامونو بدیم (هی وایسیم جلو آینه و هممممم) پوز خساستمون رو بزنیم و فقط همین تمبونی که الان خریدیم رو بدیم به یکی که نتونسته بخره :)

به خدا همین الان تو همین سال 91 و 2012 هستن کسایی که همین 500 تومنی که میدیم چیپس و چی توز موتوری تفریح می کنیم واسشون نون شب میشه :(


این همه که نوروز میشه و عید میشه و خاطره میاره و تکاپو تو ملت ایجاد می کنه باعث شده که ما رو هم به اندازه ای نو بکنه که از هزار تا دروغ و غیبتی که نقل و نبات فک جنبونمونه یکیشو فقط یکیشو بذاریم کنار.


بیخیال حرف زیاد هست تایپ منم از چشای شما سریع تره :)


در سال جدید ریگی از روی زمین برداریم ---> وزن بودن را احساس کنیم .

نظرات 3 + ارسال نظر
madam شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 14:09

chejori mordam?:D b sadegi:D kari nadare,khasti y sharj bkhar bt yad midam:D chie zendegi kharj dare khob :D
jdi... noroz daram.faghat az noe ksalat avaresh! y modeleshe dg ama noroze dar har hal! bjonb tabrik bgo:D
صبح ها وقتی خورشید در می آید متولد بشویم
hey roozegar...

یه دید داریم که طرف غم کش شده ;) یه دید داریم که طرف امیدش دید شده اس یه دید داریم که ... یه دید هم داریم که طرف به گردن کشی منش پایان داده
نوروز که داری منظورم اینه که به اندازه کافی نداری نشونه شم اینه که به متولد شدن میگی آخ هی اوف روزگار

خاموش پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 23:01

بستگی داره سر چی باشه ;)

سر هر چیزی که خاموشی رو بکشونه پای میز شرط بندون

خاموش سه‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 23:44

"عادت کنیم که به هیچ چیز عادت نکنیم"
شاید از چشمام آره ولی از تایپِ من بعید می دونم که سریع تر باشه :D
.
نوروزتون نو روز..

مرسی خاموچی
شرط ببندیم ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد