من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

وقتی دل رو می کنه

دقیقشو بخاین شنبه هفته گذشته بود داشتیم می رفتیم کنفرانس ... یه روز زودتر رفتیم که یه نصف روز مشهد اردهال باشیم و یه نصف روز نیاسر

نشد و نشدنیه که حرف دلمو می زدم

ولی دلم باهاش حرفشو زد

سر مزارش تابستون شد دل تنگیم

به اندازه یه شیرزن گریه مو ساکت کردم

فضا پر بود از برخورد انگشتان من با غربت

آدم اینجا تنهاست



برای خوردن یک سیب

چقدر تنها ماندیم

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم چهارشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:01


اولین باری بود که مشهد اردهال . و آرامگاه شاعر محبوب که شعرهایش زمزمه ی تنهایی هایم است می رفتم ، هرچند خیلی هم آرزوی رفتن به آنجا را داشتم .
تازگی داشت برایم . و به همه اینها که گفتید فکر کردم و حتی درموردش حرف هم زدیم.

کاملا حرف درست و بجایی بود . زندگی نامه اش را وقتی میخوندم ! در باورم جا نمی گرفت اینهمه خوبی و فروتنی و فهم در وجود یک انسان جا بگیرد . اما زلالی شعر هایش گواه تمام زندگی سرشار از پاکی ! و خوبی اوست.

خوب است که خوبی ها را درک می کنید.
شاد باشید .

سلام خوبی :)

مرسی
روزی فرا خواهد رسید که من بروم خانه همسایه را آب پاشی کنم و ... و مردم مهربان تر از درخت شوند.
جای خوبیه
جایی هستش که ادم با دست خالی هم که بره با دل پر بر می گرده
خالی تر از همیشه ام - رفتم و سنگین تر از همیشه ام - بدرقه شدم

مریم سه‌شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:07


سلام.
آپ شد آپ شد ...

من ایام تعطیلات عید مشهد اردهال . برمزارش آرام بغض شکستم !


سر مزارش تابستون شد دل تنگیم

به اندازه یه شیرزن گریه مو ساکت کردم

خب این یعنی چی ؟! :)

سلام
:)
جای خوبیه
هیچ چیز به اندازه سادگی مزارش فروتنی شو به رخ نمیکشه
فوق العاده س وقتی مردم میان براش فاتحه می خونن ... خدا بیامرزتش ...
دلتنگ همه خوبی هاشم
دل-تنگ فروتنی ش
می رفتیم و شن زار ها فروتنی می آموختند
جایی که افق بود نمیشد فروتن نبود ...

تابستون یعنی بلوغ یعنی تکامل یعنی آخرش
طبیعتا زن براحتی اشکش جاری میشه بخاطر اینکه احساساتش در اوج هستش و کامله، و از قدیم زنی که در مقابل سایرین اشکش رو نشون نمیده (چون گریه در مقابل دشمن یعنی شکست) به شیرزن معروفه. {از بس احساساتم اوج گرفته بود ولی اشکمو نگه داشتم}

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد