من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

لااقل به اندازه یه گاو، آدم باش

اگه آدما به اندازه ای که یه گاو، گاوه، آدم می بودن، خداوکیلی العان وضع بشریت چطوری بود؟

همین، فقط همین! خدا بدونه که یه گاو هیچی از گاوی کم نداره به اندازه یه گاو شیر میده به اندازه یه گاو گوشت داره و یونجه می بلعه و ... ولی ما چی چی مون به آدم شبیه؟ صد رحمت به گاو. خداییش کی دیده که یه گاو حق یه گاو دیگه رو بخوره! شده تا حالا که یه گاو به یه گاو دیگه تجاوز بکنه؟ یه گاو در معنای حقیقی و واقعی و انتزاعی گاو، گاوه! خعلی هم حاتم تر از ما آدمان، هر بی مرامی که با یه گاو بکنیم بازم شیرشو دو دستی تقدیم می کنه. آخ آخ نگو، کافیه به یه آدم بگی بالای چشت آره و اینا، ابروئه! دیگه قابل گذشت نیس این حرفت :))

یه چیزی بود این یارو تو فیلم گاو که گاوش مرد، خودش گاو شدا

من نمی دونم چطوریه که چند تا گاو تو یه طویله تنگ و تاریک می تونن در کنار هم، با هم باشن بدون اینکه نظام ارزشی پول سالار داشته باشن که حتی یونجه خوردنشونو به گند بکشونه، ولی ما آدم ها، در کنار هم بودن و با هم بودن رو که عمرا بفهمیم، هیچ، تازه غایت زندگی مون، قله دست نیافتنی هامون، آرمان ها و آرزوهامون کپه ای از پوله! به اندازه دل و روده سوسک شکست خورده در مقابل لشکر زرهی یه دمپایی ...

عمل جراحی تغییر موجودیت هنوز نیومده؟ :دی

چقدر و چندبار آدما ناراحتت کردن؟

تا حالا از یه گاو ناراحت شدی؟

باز به خودم ریکامند می کنم: کامان بیبی ^_^  ایزی :پی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد