من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

عمارگری و عمارگیران

عصن اسمشم تامل برانگیز بوده و توجه نکرده بودم! شب پره!

وقتی که روز هست انگار خیالش راحته، شب که میشه دنبال نور می گرده.

شب که میشه، انگار قیامت شب پره هاس

قبل از ادیسون و قبل تر از زمانی که به هر روشی تو شب روشنی ایجاد بشه، شب پره ها کجا میرفتن؟ راهشونو گم میکردن؟


واقعنی ما آدما گالوم سازان گمراهیم؟ ؟؟


بگذریم؛

شب پره، برخاستن رو به ذهنم متبادر می کنه. برخاستن تو وضعیتی که همه نشستن. نوید پیروزی بهم میده که حتی اگه تاریکی عالم رو بگیره کسایی هستن که برای برپایی حق، برمیخیزن.

تا بیداد نشه، دادگر بیدار نمیشه. من جزو اونایی نیستم که میگن باید ظلم دنیا رو فرابگیره تا ظهور بشه ها!! اینی که گفتم تا بیداد نشه دادگر بیدار نمیشه، پایه و اساسش به میزان درک مردم داره از بیداد. چه آستانه ای از بیداد رو توده مردم درک میکنن؟ این بنیان "تا بیداد نشه" هستش.

شب پره تو روز نمی پره، اما تو شب، فریب نور هیچ چراغی رو نمیخوره میدونه که وضعیت بیداد هستش. این نور چراغ هم اونو از آستانه بیداد و داد عبور نمیده. تا ما آدما چقدر داد دیده باشیم :) که بیدادش رو درک کنیم و به جوش بیایم و وضعیت "تا بیداد نشه" رو برای بیدار شدن دادگر پدید بیاریم.


خدا گفت تا تلاش نکنی هیچی بهت نمیدم. هر چی به دست بیاری ثمره تلاشته. بدونیم که: ظهور هم به تلاش آدم ها بستگی داره، به تلاش در راه درک بیداد و نه در راه ایجاد بیداد. این همونه که علی عماری برای روشنگری وضعیت بیداد داشت.

متعسفانه تو این جمهوری پیف پافی، شب پره جای پریدن نداره.

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 01:19

:)
سلام

سلاوم
خوبی
ع عین ورا

معمار جمعه 9 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 17:53 http://darodivarsara.blogsky.com

سلام.

هر وبی که سر میزنم دلش خونه. عجب روزگاری شده ها...

سلام
خونین ِ دل، مستی ِ سر آورد
من که سرم مست نیس دلمم خون نیس
فقط رنجه ام.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد