من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

وقتی قرینه ایم!

یکی از آرزوهام اینه که بدونم پیر کوری اون دنیا کجاست! داره چیکار میکنه!

پیرکوری یه قانونی داره به نام قانون قرینگی. تو این قانون از تعادل و قرینگی پدیده ها حرف میزنه؛ چیزی که فلسفه توحید رو در علم فیزیک اثبات میکنه. منم تزم رو برپایه همین قانون بنا کردم و خب فارق از اینکه نتایجش چی شده، برای اولین بار تو عمرم، رضایت رو فهمیدم چه احساسیه ^_^

به همون اندازه که به وجود خودم مطمئنم که وجود دارم، به قدرت قانون قرینگی هم ایمان دارم و مطمئنم که هر مساله ای رو میشه با قانون قرینگی حل کرد.

قرینگی در اعماق غریزه ما به وفور پیدا میشه اما خودمون نمیدونیم! حافظ میگه: عکس روی تو چو در آینه جام افتاد ... حالا صبحت از تفسیرش نیست؛ صرفا قرینه سازی «روی تو» در «آینه جام» اون هم به صورت عکس! نمونه سهراب ی هم اینجا و بسیاری نمونه های دیگه تو شعر وجود داره که نشون میده قرینگی در چه عمقی از ادبیات وجود داره.

بعدا در صورت امکان، پایان نامه ام رو میذارم اینجا تا اگه کسی قصد داشت از قرینگی در حل مساله استفاده کنه، کمکی باشه به فکرش.


در جمع مه رویان عالم دیدی بر چشم تو باشد نگاهم

ولی من اینجوریشو بیشتر می پسندم

در جمع مه رویان عالم دیدی بر چشم تو باشد گناهم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد