من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

آخرش

هیچ عاشق خود نباشد وصل جو، که نه معشوقش بود جویای او


اگه به چیزی برسی که براش تلاش کردی و اون چیزی باشه که میخواستی بهش برسی،؛

همینجا نگه دار!

تلاشت رو از یه جایی شروع کردی، کارتو، راهتو از یه جایی شروع کردی تا به یه چیزی برسی. پس کارت یه شروع داشته!

بازم همینجا نگه دار!

تلاش تو، راه تو و کار تو با یه چیزی شروع شد!

و حالا، رسیدی.

آیا راه تو، تلاش تو و کار تو تموم شد؟

همونطور که یه شروع داشت، تموم شد؟


به لطف تو

من ساغر عشقت ای جان نشکستم

پیـمـانه شـکسـتم، پیـمـان نشکستم


اگه کار تو بر پایه یک پیمان باشه، هرگز تموم نمیشه. پیمان جاودان است.

ای سرطان شریف عزلت

سطح من ارزانی تو باد ^_^ هزاران بار ارزانی تو باد ^_^



نظرات 1 + ارسال نظر
نگار چهارشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 23:34

به این سرطان دل بستید؟!!
ببخشیدواسه پستای قدیمی دارم نظرمیزارم

قدوم آبجک به پست های قدیمی را با چشم گرامی می داریم ^_^
خوشحال میشم که نظرتو بخونم در مورد قدیمیا ~_~
به سرطان شریف عزلت؟ عاری T_T

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد