من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

لاکرنی یا سی بمل، ناممکن تحریر انس

گپی با چند «تو»ی خودم ^_^

- از کفم رها، قدیمی ترین توها. ای والا انگیزه گر من. نبض آرایشگر آرامشم. تقدیم تو بادم. ای الهه خورشید.

- یه تو هست تو آینه گاهی اوقات چشمکشو می خرم گاهی اوقات به قول حسین عزیزم: آدمیست دیگر، گاهی حوصله هیچ چیز را ندارد، دوست دارد بردارد خودش را بریزد دور، گاهی هم بجز پشمای پشت گوشش هیچ چیزی ازش پیدا نیس!

- خود خودآگاهانه رماندمت، تو را. مشکی چشم همه آهوهای جهان. ساق ظرافت آهوانگی های ممکن خیالم. نه فقط ستایش رابطه پنهانی من با توست؛ غنج لب های تو در دل لب های من آوازها زمزمیده.

- تو هم که تنهاترینی، نه بالاتری نه پایین تر، فقط تنها تری. شرمنده هیچ کسی نبودم بجز تو. ولی بر می گردم. این ابر پیمان تاریخ بشریت دیریست کمانم کمین است.

- یه چندتا تو هستن که خوش نداشتم ازشون بگم، مثه تو. آره خودت. خوب شناختی. دوووورتر باش. دورتر از حادثه بایست.

- و اما تو، تو! ای بی قرارگر. روشن تر از روشن گری. ای نیاز. خمیدگی دست دور گردن. هم تمنای طنابی هم جفاطلبی شیشه. مشرق اشراق. مشق عشاق. قانون سبزینگی. مشرف شرف. ناز نوازش. چهچه پرنده های بی سابقه. نمیدونم کجامی، نمیدونم چه شکلی نیستی. رنگ دانه رنگ آمیزی. بی خودی پیچ پیچک. بی کرانی نهان جاده ها. رعنای پشت پنجره هام. نت پنهان هارمونایزر. ای کاش همآهنگ تو بودم؛ باشم.


نظرات 6 + ارسال نظر
نگار یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 21:51

کماااال تشکر
الهی بگردم شماروهم مشغول کردم
ولی تو وب شعرای سهراب که خیلی زبردست وماهربودید!
آره جواب دادم به جز دوسه تا
البته همه روهم اشتباه احتمالا
اینارودبیرادبیاتمون گذاشته تو وبلاگش ؛مسابقه ی ادبیه مثلا
بازم ممنون وقت گذاشتین
باشه پس تواین زمینه هم مزاحم میشم

خاهچز ^_^
خب درسته که مشهد هم رفتم و اول اسمم مشهدی یا به اختصار «مش» میتونه بیاد ولی من که غول نیستم که بشم «مش»+«غول»=مشغول D:
مزاحمتی نیس آبجک =)
والا فک نکنم خود شعرا هم این نکات رو تو ذهنشون داشته باشن!
واسه شعرای سهراب هم دیده باشی سراغ شرح اینها نرفته م T_T

نگار شنبه 3 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 21:10

ببخشیداینقدشسته رفته اومدم ومزاحم شدم
خودم جواب دادم اما میخوام استادمیثم هم جواباشوبگن
مطمئن شم
سپاااااس

خاهچز =)
خودت جواب دادی؟! استاد میثم کیه؟! استاد!!؟
تعریف این مواردی که پرسیدی رو من فراموش کرده م، وگرنه حتما جواب میدادم.
ببخش دیگه، من فقط یکمی آی.تی بلدم D:

نگار شنبه 3 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 21:08

سلام براروم آقامیثم ؛واینک خواهشمندم مزاحمت آبجک راپذیراباشید.
کمال تشکر :)))
هر گلی نو که در جهان آید / ما به عشقش هزار دستانیم

تنگ چشمان، نظر به میوه کنند / ما تماشاکنان بستانیم

تو به سیمای شخص می نگری / ما در آثار صنع حیرانیم

سعدیا، بی وجود صحبت یار / همه عالم به هیچ نستانیم

۱- نام قالب شعری ابیات بالا را بنویسید.

۲- در مصراع اول بیت اول چند ترکیب وصفی وجود دارد؟

۳- در بیت دوم چند کلمه ی مشتق مرکب وجود دارد؟

۴- در بیت سوم چند ضمیر شخصی وجود دارد؟

۵- بیت آخر چند جمله دارد؟

۶-آخرین فعل را با حفظ شخص تبدیل به ماضی ساده کنید.

۷- نقش کلمات " تنگ چشمان - بستان - حیران - عالم " را بنویسید.

در جمله ی " تو به سیمای شخص می نگری":

۸-چند گروه اسمی وجود دارد؟

۹- چند هسته و وابسته وجود دارد؟

۱۰- این جمله چند جزیی است؟

سلام عاجی نگارک چطوری
این امتحان ادبیاته D:
من بلد نیستم که اینارو!
1. غزل بود فک کنم!
2. نمیدونم
3. چه سوالی! نمیدونم
4. نمیدونم
5. یکی!
6. نستاندیم
7. نقش؟ نمیدونم یعنی چی!
8. گروه اسمی دیگه چیه
9. نمیدونم
10. کدوم جمله؟
واقعا اینا رو تو دبیرستان میخوندیم؟ خخخ من که عصن یادم نمیاد!
گفتم که من ادبیات چیزی سرم نمیشه ^_^

نگار شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 00:16

سلام آقامیثم ازوقتی‌که برام گذاشتین جدا متشکرم
واگرازحیطه ی ادب‌خارج شدم عذرمیخوام
یکی ازدوستانم‌ درموردصحبتای شما نظرگذاشتن
فکرمیکنن قابل‌تامل باشن

سلام چطوریایی @_@
خاهچز، نه بااااووو چنین چیزی نبود!
مچکرم :]

تنها جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 23:58

لینک گروه اگه داری..تلگراام.....بده جوین شم^___^

خوبی ~_~
اینجا تنها فعالیت مجازی منه =)

تنها چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 00:02 http://خودت میدونی آدرسو حاله تایپ ندارم که

الهه خورشید
ییادش بخیر:|

چطوری ^_^
یاد کی به خیر؟!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد