من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

و تصادف

هنوز گیج شایعه صدا دار شدن بودیم

که شاخه آفرینش به شکوفه پرهیز مبتلا شد.

عادت طلب روی پلک های ما نقش شکوه خسروانی میزد.

حضور سایه ها کم کم پر رنگ میشد.

من به دنبال خطوطی ناهمگن

حضورم را

سر تقاطع شیطان درک کردم.

بعد،

صدای آبشار فصل

مثل زنگ ساعت های کوکی

خاطره مصاحبت با گل ها را

به سادگی پاره کردن یک خواب

از بالای کوه ها به زمین میریخت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد