من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

بر من بتاب و

از ابراهیم برایم بگو

نظرات 1 + ارسال نظر
نگار یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1398 ساعت 23:49

امروز از یک شخصیت داستانی شنیدم که می گفت حضرت ابراهیم زیادی خوابش رو جدی گرفته و اشتباه برداشت کرده.خدا هم دلش نیومده بذاره ابراهیم بچه ش رو قربانی کنه ،گوسفند فرستاده:)
توی کتابی که می خوندم جملاتی درمورد باخ نازنینت هم بود. که میگفت بعضیا با گوش دادن به باخ،به خدا مومن میشن و بعضیا شک میکنن به وجودش.
سرشب خواستم عکس بگیرم و بفرستم برات.پیدانکردم اون صفحه رو.پیداش کنم برات می فرستم:)

:))
چه صوبتایی میکنن مردم
تنکیو میشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد