من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

قرعه فقر

هر چیزی اگه به مقدار زیاد موجود باشه ارزشی هم نداره

اما این قاعده تو دنیای آدما (متاسفانه) همه جا صادق نیست

هر چیزی بین مردم زیاد بشه مردم خواهانش میشن و رواج پیدا میکنه

چرا؟؟؟

شاید چون به دست آوردن چیز خوب مثل اخلاقیات خوب خیلی سخته و درکش هم سخته و حفظش هم سخته


گاهی اوقات ما خوب نیستیم و دیگران هم ما رو نمیخوان

اما چون هر گردی گردو نیست میشه گفت هر وقت ما رو نمیخوان دلیل نمیشه که ما خوب نیستیم شاید ما فقط رواج پیدا نکردیم =)


مردم از هر چیز ناخوشایندی که درکش بکنن می گریزن مثه فقر اقتصادی

اما اگه می بینی از فقر فرهنگی کسی نمیترسه بخاطر اینه که درکش نمیکنه

حالا کدومش ترسناک تره؟ ^_^


اگه یه روز دروغ گفتی و نترسیدی بدون که خیلی سقوط کردی

اگه یه روز کاری که باور داری درسته رو علیرغم ناهمسویی با دیگران انجام دادی، روح تو در اون روز سبک ترین بار رو به دوشش احساس خواهد کرد


ای بد به حال اونایی که خوبی ها در جامعشون دچار فقر ترویج میشن

گفت اینکه سر آدم بیگناه رو لب جوی آب میذارن و می برن دلیلش اینه که ما اونها رو به گل شدن آبی که پای سپیدار میره و نان خشک درویشی رو نرم میکنه نگران نکردیم و دل اونها رو به این لطایف لطیف نکردیم.

نظرات 3 + ارسال نظر
نگار شنبه 6 آذر‌ماه سال 1400 ساعت 23:01

قربونت بشم. مراقب باش. در دسترس هم باش
.
این نظرت رو به یه دوستی که رشته‌ش محیط زیسته گفتم، گفت: درست میگه( میگی) تقریبا و اینکه:
داستان پیچیده تر از ایناست، فقط به خاطر خواص و اینها نیست. مردم دارن استفاده میکنن، اونا هم چاره ای ندارن، بهشون گفتن بیاین کشاورزی کنین ما آبو تامین میکنیم. الآنم موندن توش..
.
پیج tikenik هم یه پستی گذاشته بود در این باره، به نظر، عقلانی می‌اومد..
.
کاش عوعوی سگان بگذره

مرسی آبجک گلم، ممنون
آره کشاورزها و باغبون ها که باید براشون آب تامین کنن درسته.

اما مساله اصلی برای اینکه آب زاینده رود باز نمیشه بخاطر خواص هستش. چند سال قبل هم که زاینده رود رو مدت طولانی تری باز کردن اینجا شروع کردن به اسیدپاشی به صورت مردم بیگناه. بعد ماجرا بالا گرفت مردم اومدن تو خیابونا اشکاور زدن و... دیگه بعدش دادستان کل وقت (رییس امروز) اومد اصفهان و گفت من قول میدم از فردا اسیدپاشی نشه. طرف که دستور داده بود که برید اسیدپاشی کنید تا حقتونو بهتون بدن رو راضی کرده بودن. کسی بازداشت نشد! اطلاعات ایران اونقدر قوی هست که همه افرادی که تو اون ماجرا دست داشتن رو شناسایی کنن ولی حتی یک نفر دستگیر نشد با اینکه ده ها نفر زندگیشونو از دست دادن.
و بعد هم دوباره آب بسته شد.
الانم تنها راه اینه که برای کرمان و یزد آب از دریا بکشن و شیرین کنن. وگرنه این مساله (مساله کمبود آب و نه درگیری ها) حل نمیشه.

نگار شنبه 6 آذر‌ماه سال 1400 ساعت 01:00

نگرانت بودم و هستم الانم کمی.. دیدم شلوغ شده اصفهان.. خوبی تو؟

من که نگرانی ندارم وقتی نگرانم تو باشی
مرسی خوبم
آب رو بالادست بستن دادن به خواص که میلیون ها متر زمین کشاورزی و باغ دارن. که چی، که برسن به خودکفایی تولید گندم =)) دغدغه نظام بعد از 4 دهه حکومت هنوز خودکفایی تولید گندمه =)) بیخود نیست ما پنجمین صادرکننده میوه هستیم تو دنیا!
بعد به اصفهانیا میگن آب نیس و صرفه جویی و اینااا. یه کانال هم زدن آب زاینده رود رو بردن یزد و یه کانال هم زدن بردن رفسنجان و ...
اصل قضیه هم اینه که اکونومی منطقه رو بهم زدن. فرونشست لایه ها تو کل استان از یه فاجعه ای داره حکایت میکنه. اگه زاینده روز باز نشه تا سفره های آب زیرزمینی یکم پر بشه نتیجه غیرمنتظره ای رخ میده.
بهرحال من که میدونم تا به خواص باج ندن آب تو زاینده روز جاری نمیشه. این درگیری ها هم نهایتش به محکوم شدن مردم ختم میشه. همیشه همینطور بوده. هر بار هر اعتراضی شده دست آخر مردم به آشوبگری علیه نظام محکوم شدن.

نگار پنج‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1400 ساعت 01:15

دلم میخواد روحم سبک بالی رو تجربه کنه....
.
و دلم میخواد هزار ساعت باهات حرف بزنم..

میکنه. روح تو از این بابت خوش شانس بوده
منم
بزن بریم کافی شاپ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد