من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

کتونی های هارمونی

امروز سر راهم، طرفای پارک هشت بهشت، چند دقیقه ای منتظر بودم و اونجا قدم میزدم.

یه جای پر رفت و آمد، از همه جور تیپی

منم که طبعا آدم زل زننده تو جزئیات ملت

یه جفت آدم از کنارم رد شدن

بعنوان یه آدم بهشون حسودی کردم

به هماهنگی قدمهایی که کنار هم میزدن

به اون بقبقوهای سری و ناب

به گره های نگاه هاشون

و لبریز از اشتیاق

the desire to find companionship درونم شعله کشید

یه انیمه خاص هست به نام the red turtle که از میل یافتن همراه وصفی آشنا با درون داره.

-وقتی به این نتیجه رسیدم که آرمان من در ید قدرت من نیست

-زندگی رو به دهندش واگذار کردم

-نخرید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد