من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

کی اسفندیار رو به کشتن داد؟

رستم و اسفندیار

نبرد تراژیک دو مرد

هیچ وقت دلم برای کسی اینطور نگرفته بود که برای اسفندیار گرفت

...سیه شد جهان پیش آن نامدار

خم آورد بالای سرو سهی...

نگون شد سر شاه یزدان‌پرست...

و بعد:

چو اسفندیاری که از بهر دین - به مردی برآهیخت شمشیر کین

جهان کرد پاک از بد بت‌پرست - به بد کار هرگز نیازید دست

به روز جوانی هلاک آمدش - سر تاجور سوی خاک آمدش

و بعد:

بدی را کزو هست گیتی به درد - پر آزار از او جان آزاد مرد

و بعد اینجا حکمت رو میگه که اسفندیار در حقیقت به خاطر چی کشته میشه:

که نفرین برین تاج و این تخت باد - بدین کوشش بیش و این بخت باد

که چو تو سواری دلیر و جوان - سرافراز و دانا و روشن روان

بدین سان شود کشته در کارزار - به زاری سرآید بر او روزگار

که مه تاج بادا و مه تخت شاه - مه گشتاسپ و جاماسپ و آن بارگاه


همه جنگ‌های دنیا به خاطر دو کلمه حرف هستش که سران پیر دو قوم یا دو ملت یا دو کشور با هم کنار نمیان و جوان‌‌ها رو دقیقا مثل سرباز شطرنج میفرستن جلو. به خاطر قدرت‌ همه رو به فنا میدن. همه رو به جون هم میندازن. نزدیک به 100 میلیون تلفات جنگ جهانی دوم به خاطر چی بود؟ اینایی که کشته شدن با هم دعوا داشتن یا دعوا بین هیتلر و استالین و چرچیل و هیروهیتو و روزولت و امثال پیرهای کثیفی مثل خودشون بود؟

نجنگ. تفنگ رو بذار زمین برادر. بذار اون دو پیر احمق که با هم توافق نمیتونن بکنن همدیگه رو بکشن چرا من و تو؟ ما که اصلا حتی اسم همدیگه رو هم نشنیدیم! ما که دعوایی نداریم!


ما فقط یادمون مونده که رستم بود که اسفندیار رو کشت. برادر هرگز فراموش نکن که کی اسفندیار رو به رزم رستم فرستاد و در حقیقت به کشتن داد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد