من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

God helps who moves

مرا سفر به کجا می‌برد؟

کجا نشان قدم ناتمام خواهد ماند؟

و بند کفش به انگشت‌های نرم فراغت گشوده خواهد شد؟

One day I will be told your obligation is now satisfied,

This is inevitable.

BUT, will I be satisfied in that moment too?

Alas, this is not guaranteed!

Which makes me too restless and insecure.

How vulnerable I feel,

And concomitantly sanguine;

Because nothing is written,

And I am determined to write my own destine.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد