من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

خدا قابل وصف است

الله اکبر رو به «خدا بزرگتر از آن است که وصف شود» ترجمه و تفسیر کردن.

گفتن خدا قابل درک و شرح نیست.

گفتن فکر کردن درباره ذات خدا حرام است.

دریغ از درک این حقیقت که هر چه درباره کسی/چیزی گفته بشه در صورتی که «درست» باشه شرحی از آن کس/چیز است.

پس حتی همین که گفتن خدا قابل شرح نیست، شرحی از خداست.

اما آیا خدا قابل شرح است؟

خدا بعنوان خالق هستی قابل شرح است.

همچنین بعنوان پروردگار موجودات قابل شرح است.

و بعناوین بسیار زیاد دیگه‌ای نیز قابل شرح است.

صفات یا اسما خدا در قرآن چی میگن؟ غیر از شرح خدا؟!

چطور میخوای منو شرح بدی؟ مثلا میگی فلانی مهربونه، یا راستگوئه. بعد از رفتار من مثال میزنی و استدلال میکنی که من مهربونم.

آیا قرآن همین کار رو برای شرح خدا نکرده؟


یکتایی خدایی که نتونم شرح بدم رو چطور «مشاهده» کنم؟

چطور شهادت به یگانگی خدا بدم در حالی که کمترین درکی از خدا ندارم چون که بزرگتر از آن است که وصف شود!

آیا میشه به چیزی ایمان آورد بدون اینکه اون چیز رو درک کنیم؟ و آیا میشه چیزی رو درک کنیم بدون اینکه بتونیم شرحش بدیم؟!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد